به گزارش میانه نگار، ۱۰ سال پیش، در زمستان ۱۳۹۳، حسین میرشفیع، معاون وقت راه روستایی وزارت راه و شهرسازی، با همراهی نمایندگان وقت میانه در مجلس، از مسیر آرموداق – نیر در بخش کندوان بازدید کرد و در همان بازدید دستورات لازم برای بهسازی و آسفالت این مسیر صادر شد. وعدهها شفاف بودند: اگر اعتبار ابلاغ شود و پیمانکار بومی انتخاب گردد، پروژه سرعت خواهد گرفت و تا سال ۱۳۹۴ به پایان خواهد رسید.
امروز اما در سال ۱۴۰۳، این جاده همچنان نیمهتمام است. نه تنها پروژه به نتیجه نرسیده، بلکه مردم منطقه هر روز با مشکلات تردد، خطرات جادهای و محرومیت از یک مسیر حیاتی دستوپنجه نرم میکنند؛ مسیری که قرار بود کندوان را از بنبست خارج کند و توسعه اقتصادی و گردشگری به همراه بیاورد، حالا خود به یکی از نمادهای رکود و بیعملی تبدیل شده است.
چگونه ممکن است پروژهای که در همان سالها زیرسازیاش آغاز شد، پس از یک دهه هنوز در مرحله اجرا یا انتظار برای آسفالت باقی مانده باشد؟ چه بر سر اعتبارات وعده دادهشده آمد؟ کارخانه آسفالتی که قرار بود هزینهها را کاهش دهد و هزار تن قیر که قرار بود از وزارت تأمین شود، اکنون کجاست؟
پاسخها روشن نیستند؛ اما آنچه روشن است، صبر و اعتماد مردم منطقه است که سالهاست در ازای وعدههای بیسرانجام تحلیل رفته. پروژهای که باید تا سال ۹۴ به پایان میرسید، حالا به مرز ۱۴۰۴ رسیده، بیآنکه سرنوشت مشخصی داشته باشد.
آیا وقت آن نرسیده که مسئولان پاسخگو باشند؟ آیا مطالبهگری مردم و رسانهها تنها در لحظه بازدید ارزش دارد و بعد از آن به بایگانی فراموشی سپرده میشود؟
و در پایان، یک سؤال ساده اما مهم باقی میماند: اگر یک مسیر ارتباطی که میتوانست جان و اقتصاد مردم را نجات دهد، همچنان بعد از ۱۰ سال نیمهکاره رها شده است، چه کسی باید پاسخگوی این تأخیر مزمن باشد؟
هنوز دیدگاهی ثبت نشده است.