روستای گاو (گوو) یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان کاغذکنان مرکزی، واقع در بخش کاغذکنان شهرستان میانه وبا فاصله ۸۰ کیلومتری از شهر میانه قرار دارد. گووو روستایی است که از کنار آن رود قزل اوزن عبور میکند و همین رود برای سیراب کردن مزارع مورد استفاده قرار میگیرد.
براساس نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا ۱۷۲ نفر و تعداد خانوار آن، ۶۹ خانوار است.
بیشترین محصول درختی این روستا انار، گوجه سالادی، الو، زرد آلو، ازگیل، گلابی، سیب، به، گیلاس، آلبالو، هلو و شلیل میباشد.
از محصولات زراعی این روستا هم میتوان به برنج، گندم، عدس، نخود و لوبیا اشاره کرد.
طبیعت زیبا و بکر این روستا به ویژه حاشیه قزل اوزن و جنگلهای کناره این رود، روستای گاو را به پرمحصولترین روستای کاغذکنان تبدیل کرده است.
همچنین در این روستا چند آب گرم معدنی وجود دارد که از زمین میجوشند و همینطور بواسطه وجود رود قزل اوزن، ماهیهای خوردنی و غیر خوردنی در آبهای این رود یافت میشود.
این روستا برنج خوش طعمی دارد که فقط مخصوص مردم این روستا است.
از جمله حیواناتی که در این روستا وجود دارد میتوان به: خرس، پلنگ، بز کوهی، خوک، گراز، خرگوش، لاکپشت، ماهی و مار اشاره کرد و همچنین پرندگان وحشی نظیر: عقاب، شاهین، کرکس، جغد، کلاغ، زاغ و لک لک به دلیل وجود انبوه درختان و گلها و نیز وجود رود تمیز آب قزل اوزن در این روستا وجود دارند.
اغلب مردم این روستا به شعلهایی همچون: دامداری گاو، مرغ، خروس، بوقلمون و اردک اشتغال دارند.
منبع نوشته: ویکی پدیا
دکتر فیروز سیمین فر در کتاب خود «نگاهی نوین به اسامی کهن در شهرستان میانه» در مورد وجه تسمیه اسم روستا مینویسد:
گوْو (Gov)
گوو نام روستایی در بخش کاغذکنان شهرستان میانه میباشد که به صورت تحریف شدهی گاو نوشته شده است.
گوو به عنوان اسم مکان از اسامی بسیار قدیمی بر جای مانده از گذشتگان دور میباشد.
به نظر نویسنده واژههای گوو، گوو، گؤی همگی با ایجاد تغییرات تلفظی از واژهی ترکی باستان «گؤک» ایجاد شدهاند.
گؤک در ادبیات و زبان ترکی باستان به معنی ۱) رنگ آسمانی، آبی،لاجورد، سبز و فیروزه ای، ۲) بزرگ و درشت اندام، بوده است.
محمود کاشغری در دیوان لغات الترک، واژهی گؤک را به معنی «۱) آسمان ۲) رنگ آسمانی ۳) باغ و بستانهای اطراف شهر، مقصود سبزی درختان است» آورده است.
به نظر نگارنده واژهی «گو» نیز که در زبان فارسی به معنی «دلیر، پهلوان، مهتر و بزرگ» میباشد با این واژه مربوط بوده و اسم پهلوان نامی شاهنامه (گیو) نیز از همین ریشه ساخته شده است.
همچنین نامگذاری گاو به این اسم، به معنی باستانی این واژه، یعنی بزرگ و درشت اندام بر میگردد، چرا که از نظر قد و قواره و هیکل لایق این اسم میباشد.
«واژهی باستانی گؤک تورک یا گؤی تورک نیز که به معنی ترک بزرگ و درشت اندام بوده است.» نیز از همین ریشه گرفته شده است.
بنابراین مفهوم لغوی آبادی گوو، آبادی سبز و بزرگ خواهد بود. اخیرا روستای گوو به عنوان یکی از مناطق نمونهی اکوتوریستی در سطح آذربایجان شناخته شده است.
روستای گاو (گوو)
برای مشاهده تصویر با سایز بزرگتر بر روی تصویر کلیک کنید
تصاویر ارسالی از آقای شاهین ایران نژاد
تصاویر ارسالی از آقای قادر حسن زاده
جشنواره انار در روستای “گوو” سال ۱۴۰۱ – عکس از: آقای مقصود رحیمی
اگر اطلاعات موثق دیگری از روستای گوو میانه دارید لطفاً آن را از طریق فرم دیدگاههای زیر با ما به اشتراک بگذارید تا به نام شما در این مطلب برای سایر خوانندگان به اشتراک بگذاریم.
و در صورتی که اطلاعات ارسالی را از کتاب یا وبلاگ خاصی بدست آوردهاید لطفاً منبع آن را نیز همراه با مطلب ارسالی قید کنید.
3 نظر
سلام مهندس جان روستا گو صحیح است
سلام درسته، در ترکی گو و در فارسی گاو نام گذاری شده…
سلام در زبان ترکی گو
و در فارسی کاو به معنی فرو رفته . دور افتاده است